شاعر : مرضیه عاطفی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن قالب شعر : غزل
آمـد درآغـوش عـلـی از ماه زیـبـاتـر دوروبرگهوارهاش بر پا شده محشر
ذکر لب خـورشید شد؛ ماه بـنیهـاشم ترسیم شد ذکر «دخیلک» بر تن گوهر
پشت وپناهـش آمده بااشـتـیاق امشب زینب خبر آورده، شد أم البـنـین مادر قـنـداقـهاش دور سر اربابـمان چرخید اصل«ولایت» شد برایش اولینبـاور
دلـگـرمیِ روزمـبـادای حــسـیـن آمـد زهـرایمرضیه ندارد غصهای دیگر ربّ الأدب بود و سرِ تعظیم خم میکرد پیش حسین بن علی؛ آن سید وسرور درهردو عالم در شجاعت نیست مانندشدر معرکه کافیست یک عباس و یک لشکر
بابالحوائج بودنش سائل به بار آورد حاجت رواکردهست حتی لحظۀ آخـر
سـاقیِ با غـیـرت،عـلـمدارِ سـپاه حـق از با وفـایانِ جهـان شد برتر و سرتر